سلامـ بهترینمــ

این روزها هم مثل همیشه نامه های پر مهرت به دستم می رسد. آن قدر لطف تو بی دریغ و مدام است که درست نمی توانم بفهمم هنوز دلگیری یا ...

حرف هایت این روزها بیشتر حال و هوای دلتنگی دارد. مرا بی اختیار می کشی به سمت خاطراتمان..خاطراتی که از حافظه روحم پاک کرده ای ... این روزها خیلی دلم میخواهد به یاد بیاورمشان. به من بگو اولین بار که تصویر تو در چشمهایم نشست چه حالی شدم... بگذار به یاد بیاروم  اولین باری که دستم را گرفتی چه حسی داشتم. دلم میخواهد بدانم اولین زمزمه ای که در گوشم خواندی از کدام صحیفه عشق بود که هنوز مستی اش از سرم ...

ای عشق ! من تو را به خاطر نمی اورم ولی بی گمان ... تو اولین تصویر مبهم چشمان کم سوی من بودی وقتی که در این دنیا رها شدم. شک ندارم که تو اولین صدایی بودی که شنیده ام. حتم دارم تو اولین گهواره ای بودی که در آن ارام گرفتم . بی گمان تو اولین گام های لرزان کودکی ام بودی . تو اولین حرف الفبایی بودی که اموختم ...

ای عشق ... بگذار یک بار، فقط یک بار به خاطر بیاورم من و تو ساکن کدام سرزمین بودیم... من دلتنگم . اگر دلگیر نیستی از من ... بگذار به خانه برگردم ...

امضا : بی حکومت ترین خلیفه دنیا...


پ . ن : کاش دستان بشر اختراعی داشت که تعداد بازدید هایت از صفحات دلم را به من نشان میداد ...