فیلم Oblivion یا فراموشی، زمین رو در سال 2077 نشون میده، زمینی که شصت سال قبل حمله ای توسط فضایی‌ها به اون اتفاق افتاده و زمینی ها برای بردن جنگ مجبور به استفاده از سلاح‌هایی شدن که شرایط سکونت روی زمین رو از بین برده، و بازمانده‌های زمین به بزرگترین قمرِ سیاره زحل یعنی تایتان رفتن. تام کروز که در این فیلم نقش "جک هارپر" رو داره، در یک تیم دو نفره به عنوان حافظان زمین در حالِ انجام ماموریت و ساماندهی پهپادهایی هستن که روی زمین وجود داره و در عین حال با گروهی روی زمین در حال جنگن. حافظه جک و همکارش قبل از شروع ماموریت پاک شده اما جک همیشه توی رویاهاش یه خانومی رو می بینه.




نکاتی که توی سایت‌های دیگه راجع به این فیلم خوندم :

"شما ممکن است، انسان را به خواب مصنوعی ببرید، باعث شوید که او هویت‌اش را فراموش کند، اما در برهه‌هایی عشق، خاطرات، نوازش‌ها، سطرهای کتاب‌ها، ابیات غزل‌ها، به خاطر او می‌آیند و همه معادلات را به هم می‌زنند." - یک پزشک

"سال 2077 است. زمین به یک زباله دانی متروک و بایر تبدیل شده است. این امر نتیجه ی نبردی میان انسان ها و موجودات فضایی است که 60 سال قبل رخ داده است. بشریت جنگ را برده اما زمین را از دست داده است. نجات یافتگان به سیاره ی تیتان فرار کرده اند و آنجا یک منطقه ی مهاجرنشین ساخته اند. بقایای درخشانی که از "وطن" به جا مانده اند توسط تعدادی فضاپیمای بی سرنشین و مراقبان انسان شان محافظت می شوند. در همین حین، دشمن به کلی از بین نرفته است. نجات یافتگان جدا افتاده در خرابه های شهرهای قدیمی مخفیانه حرکت می کنند و هر از گاهی به فضاپیماها حمله کرده و آنها را ناقص می کنند. ایستگاه های تغییر ماهیت شناور و بزرگی ساخته شده اند تا آب را به نیروی بخار تبدیل کند و آن را به تیتان بفرستند تا برای منطقه ی مهاجرنشین انرژی فراهم کنند"
و
"کار ساده ای ست که آنقدر «فراموشی» را بکوبیم که دیگر چیزی از آن باقی نماند. ناهماهنگی ها و تناقضات و حفره های زیادی در فیلم وجود دارند. مشکل به نسبت میان محتوا و زمان نمایش برمی گردد. مواد اولیه ی داستان بسیار بیشتر از آن هستند که به زور در 126 دقیقه جای داده شوند. داستان فرعی فیلم به تنهایی می توانست چنین زمانی را به خود اختصاص دهد. در نتیجه چیزهایی هستند که از آنها چشم پوشی شده و توضیحاتی هم حذف شده اند. توجیه و استدلال منطقی آوردن برای بیشتر چیزهایی که توضیح داده نشده اند کار سختی نیست، اما همین که این استدلال آوردن ها امری لازم هستند، به خودی خود آزار دهنده است."- از اینجا