- چی میشه که یه سری چیزا از روح به جسم منتقل میشه و یه سری چیزا نمیشه ؟
مثلا چرا وقتی خیلی بهمون خوش میگذره صدای ساز و اواز امعاء و احشاء مون رو نمی شنویم اما وقتی غصه میخوریم معده میپیچه به روده، روده میره با مشت میکوبه تو لوزالمعده، پانکراس میره تو حلق قلب !
اصلا چرا وقتی در مقابل یه اتفاق روحی مقاومت می کنیم عضلاتمون احساس خستگی و کوفتگی دارن ؟ چی میشه که وقتی یه سیلی به صورت دلمون میزنیم ، معده مون قهر میکنه ؟ داستانیه ها ...
* هزار سال پس از مرگ من چو بازآیی
ز خاک نعره برآرم که مرحبا ای دوست ...
#سعدی
** خب آدم نمیتونه با بعضی فیلما ارتباط برقرار کنه! زوره مگه ؟ گیرم که شونصد تا اسکار هم برده باشه
اگه نشستید پای فیلمی با این جوایز :
برنده اسکار بهترین موسیقی
برنده اسکار بهترین تدوین
برنده اسکار بهترین صدا
برنده اسکار بهترین طراحی هنری
برنده اسکار بهترین طراحی لباس
برنده اسکار بهترین فیلمبرداری
برنده اسکار بهترین کارگردانی
برنده اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن
برنده اسکار بهترین فیلم
کاندیدای اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد
کاندیدای اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن
کاندیدای اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی
و تهش با خودتون گفتید "خب که چی ؟" بدونید که یه نفر همدرد اینجا وجود داره! (فیلم
بیمار انگلیسی هستن ایشون :-) ) به نظرتون اگه دوباره ببینمش ممکنه بفهمم چرا انقد جایزه برده ؟؟ (البته موسیقی و طراحی لباس و بازی ها عالی بودن ، خصوصا موسیقی ... :)) یه بنده خدایی میگفت احتمالا منتظر بودی تهش همه با هم ازدواج کنن که نگی خب که چی!!! )