از قید خط و زلف امید نجات هست
بیچاره عاشقی که شود مبتلای چشم...
از قید خط و زلف امید نجات هست
بیچاره عاشقی که شود مبتلای چشم...
ما
که نمی توانیم زندگی کنیم
ما شعر می گوییم ...درختی که
برگ هایش را ریخت
تا تو
ماه را
از میان شاخه هایش
ﮔﺎﻫﯽ
ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺧﻮﺍﺏ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ ...
ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﻧﮕﺎﻫﺖ
ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ...
ﺻﺪﺍﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ...
ﺑﯿﻦ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ
ﺑﺎﺷﺪ
ﺍﻣﺎ ﻣﻦ
ﻫﻨﻮﺯ ﺗﻮ ﺭﺍ
ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺩﻭﺳﺖ
ﺩﺍﺭﻡ.
(ناظم حکمت)
4- عاشق و رندم و میخواره به آواز بلند
وین همه منصب از آن حور پریوش دارم
(جناب حافظ )
*عنوان برگرفته از شعری از عمران صلاحی
در من کوچه ای ست که با تو در آن نگشته ام...
سفریست که با تو هنوز نرفته ام...
روزها و شبهایی ست که با تو به سر نکرده ام...
و عاشقانه هایی که با تو هنوز نگفته ام...
دانلود این بخش از سریال شهرزاد (کلیک)
خودم را در آغوش گرفته ام
نه چندان با لطافت
نه چندان با محبت
اما
وفادار
وفادار
ساموئل بکت
* عنوان برگرفته از شعری از علیرضا جعفری