خواب رویای فراموشی هاست


توصیه نویسنده : این متن صرفا جهت اهداف تمرینی نوشته شده است و فاقد هرگونه نکته جالب توجهی است. وقت گرانبهایتان را تلف نکنید :)


  • •✿ آرورا ✿•
  • دوشنبه ۱۱ بهمن ۹۵

دلی دیرم چو مرغ پا شکسته ...



هر آن باغی که نخلش سر بدر بی

مدامش باغبون خونین جگر بی

بباید کندنش از بیخ و از بن

اگر بارش همه لعل و گهر بی


  • •✿ آرورا ✿•
  • يكشنبه ۱۰ بهمن ۹۵

امام آمد...

قبول است که در استفاده از مترو، انسان باید فرهنگ داشته باشد و صبر کند اول بقیه از قطار پیاده شوند و بعد سوار شود !!! ولی خواهر من، شمام یه کم سریعتر پیاده شو دیگه قطار رفتتتت:| یه جوری با ژست و آرامش پیاده میشه ادم دلش میخواد بگه عزیزم نه شما امام خمینی ای نه این هواپیماست کوتا بیا !
  • •✿ آرورا ✿•
  • يكشنبه ۱۰ بهمن ۹۵

استرس

مواقعی که خیلی استرس دارم و روحم خیلی تحت فشاره* ، حس میکنم همه چی از دستم در میره... همه حساب کتابا، همه برنامه ریزی ها، همه تصمیم به تحمل کردن گرفتنا... این وقتا یه موقعیت و فرصت بزرگ برای بقیه ست که احساس واقعی من به خودشون رو ببینن. توی این مواقع کاملا از اونایی که روحم رو آزار میدادن و به خاطر مصلحت اندیشی تحملشون میکردم، دور میشم. عکس العمل هام واقعی تر میشه، بدون هیچ پنهون کاری و مراعاتی... و جای خالی اونایی که باید باشن و نیستن بیشتر احساس میشه و این عصبی ترم میکنه... اینجور مواقع می فهمم که چقد نیاز دارم که شخصیتمو تقویت کنم و اثرپذیریم از شرایط رو کمتر کنم ...


*  الان اگه یه بنده خدایی اینجا بود میگفت باز از این تیریپا تهرونی اومدیا...


** الحمدلله به خاطر بارون و برف این روزا ... ان شاء الله که تابستون کم آبی نباشه تابستون امسال ...


*** اهواز غرق در خاک، سیستان غرق در آب و تهران غرق در آتش... خدایا از چهار عنصر اصلی ات سه تا را چشیدیم، حالا نوبت هواست، کمی هوای تازه لطفا ...


  • •✿ آرورا ✿•
  • جمعه ۸ بهمن ۹۵

رزق

رزق لازم نیست چیز عجیب و غریبی باشد، ... همین که در گشت زنی نتی ات، گذرت به وبلاگی بیفتد که با بخشی از دعای ابوحمزه دلت را بلرزاند یعنی خیلی ثروتمندی ...

لیس من صفاتک یا سیّدی أن تأمر بالسّؤال و تمنع العطیّة

تو اینگونه نیستی که به درخواست از خویش امر کنی و بخشش را دریغ نمایی




*یا موسی... اقبل و لا تخف ...
  • •✿ آرورا ✿•
  • پنجشنبه ۷ بهمن ۹۵

همین...

در حال دوست داشتن تواَم
مثل پیچک بى دیوار
مثل دُرناى بى جفت
مثل باران بى دلیل
در حال دوست داشتن تواَم
در حالى که دوستم ندارى!




* هرچه تبر زدی مرا ... زخم نشد... جوانه شد ...
  • •✿ آرورا ✿•
  • چهارشنبه ۶ بهمن ۹۵

چه چاره کنم 2

نتایج فکر کردن  به نظرات دوستان رو  جمع بندی میکنم شاید به درد همه مون بخوره  :


1- قبل از انتخاب استراتژی برخورد با طرف مقابل، باید یه تحلیل از رفتارش داشته باشیم. بنابراین رفتار امثال من که از همون اول طبق استراتژی کلی و معمول با همه برخورد میکنیم اشتباهه و وقتی که بفهمیم طرف مقابل لایق همچین احترام و محبتی نیست، و رفتارمون رو عوض کنیم، بیشتر تنش ایجاد میکنه ...


2- طرف مقابل رو انقد بزرگ نکنیم تو ذهنمون، که بیاریمش در حد چلنج و مبارزه. اون صرفا یه آدم کوچیکه که حتی رفتارای عاقلانه و مودبانه رو هنور بلد نیست. چرا باید به خاطرش اعصابمون رو خورد کنیم ...


3- وقتی که میخوایم جواب این جور آدما رو بدیم، باید کاملا از موضوع قدرت و آرامش برخورد کنیم. بدون نشون دادن کوچکترین ضعف و نشانی از اعصاب خوردی و استرس ... و باید از رسیدن مکالمه به حالت کل کل جلوگیری کنیم و کوتاه و صریح و مودبانه جواب بدیم ...


*ان شاء الله در اولین فرصتی کتابی در این زمینه خواهم خوند و نتایجش رو اعلام خواهم کرد... و همچنان پذیرای نظرات ارزشمند شما هستم :)

  • •✿ آرورا ✿•
  • چهارشنبه ۶ بهمن ۹۵

چه چاره کنم ...

با همه زبون درازی ها و کم نیاوردنام ، یه دسته از آدما هنوز منو میترسونن، و تو مواجهه و حرف زدن باهاشون یه استرس خاصی دارم و حتی بعضی وقتا حس میکنم که در مقابلشون هیچ حرفی برای گفتن ندارم. این دسته همونایی هستن که یه اعتماد به سقف کاذب زیادی دارن ولی چون خودشون واقعا توش غرق شدن قدرت روحیشون خیلی زیاده، و از طرفی آدمای مودبی نیستن و ممکنه هرلحظه یه حرفی بزنن که به شخصیت طرف مقابل توی جمع آسیب برسونن و همیشه سعی میکنن حرف خودشون رو به بقیه دیکته کنن... واقعا نمیدونم باید باهاشون چطور برخورد کنم که نه مغلوب شم و نه در معرض بی ادبی هاشون قرار بگیرم...
  • •✿ آرورا ✿•
  • چهارشنبه ۶ بهمن ۹۵

گفتند که او عاشق گیسوی کمند است ... موهای من از عصر همان روز بلند است

ادامه دادن بعضی چیزها آنقدر سخت است که بهتر است از همان اول دمش را قیچی کنی برود پی کارش. مثلا اگر بروی از دخترکی که، هر روز قیچی دستش می گیرد و با دقت توی موهایش دنبال موخوره میگردد، و با وسواس دقیقا تا جایی که مو خوره هست ،و نه حتی یک میلیمتر بیشتر، را کوتاه میکند، که مبادا موهایش بدحالت شوند یا بیمار، بپرسی که خب چرا موهایت را کوتاه نمیکنی، اگر بخواهد با تو صادق باشد و اگر تو محرم دلش باشی، باید بگوید آخر او موی بلند دوست دارد، بعد تو هرچقدر هم که سنگ صبور خوبی باشی، لااقل ته ته دلت، با خودت می گویی دخترجان او که دیگر بر نمی گردد... نه از چشم هایش نگاه عاشقانه ای عاید این موها می شود نه از دستانش نوازشی... و توضیح فلسفه کار دخترک برای تو آنقدر سخت است که بهتر است از اول با یک لبخند نمکی به تو بگوید: اخه موهامو خیلی دوس دارم عزیزم !!!
یا مثلا وقتی از او می پرسی تعریفش از عشق چیست خیلی بهتر است که بگوید : من به عشق اعتقادی ندارم، تا اینکه بحث برسد به جایی که بپرسی : راستی تا حالا عاشق شدی؟




  • •✿ آرورا ✿•
  • سه شنبه ۵ بهمن ۹۵

یه چیزی میگم فقط در حد گله ...

+ داشتم یه کلیپ از شهید جهاد مغنیه می دیدم، با دوستاشون که همه از حزب الله بودن و چند تاشونم شهید شدن تا الان، همه شون شلوار جین و لباسای خیلی شیک و ... داشتم فکر میکردم کی تو ایران باب کرد که حزب اللهی اونیه که شلوارش پارچه ای و پیرهنش رو شلوار و ...

++ یه خانومی هست تو لبنان خواننده ست، اهل حجاب هم نیست ولی سرودهای مقاومت حزب الله رو میخونه ... بعد از شهادت جهاد مغنیه رفته بود واسه دیدار خانواده شون... چه خوبه که دست برداشتن از قضاوت کردن و طبقه بندی کردن و ... کاش کمی یاد بگیریم

 

یه موزیک 20 ثانیه ای :)

 

+ باورم نمیشد این بشر با این اهنگا قابلیت اینو داشته باشه ، این جمله رو به بهترین شکلی که تا الان شنیدم بگه :)

  • •✿ آرورا ✿•
  • دوشنبه ۴ بهمن ۹۵
کانال تلگرام : https://t.me/Parishaanii
لینک برای بلاگفا : goo.gl/WmjS2m
موضوعات